و در جواب مرد شامى فرمود : ( مرد شامى پرسيد آيا رفتن ما به شام ، به قضا و قدر الهى است ؟ امام با كلمات طولانى پاسخ او را داد ، كه برخى از آن را برگزيديم.)
واى بر او ! شايد قضاء لازم ، و قَدُر حُتمى را گمان كرده اى ؟ اگر چنين بود ، پاداش و كيفر ، بشارت و تهديد الهى ، بيهوده بود ! خداوند سبحان ! بندگان خود را فرمان داد در حالى كه اختيار دارند ، و نهى فرمود تا بترسند ، احكام آسانى را واجب كرد ، و چيز دشوارى را تكليف نفرمود ، و پاداش اعمال اندك را فراوان قرار داد با نافرمانى بندگان مغلوب نخواهد شد ، و با اكراه و اجبار اطاعت نمى شود ، و پيامبران را به شوخى نفرستاد ، و فرو فرستادن كُتُب آسمانى براى بندگان بيهوده نبود .(17) و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بى هدف نيافريد.
و درود خدا بر او ، فرمود : حكمت را هر كجا كه باشد ، فراگير ، گاهى حكمت در سينه منافق است بى تابى كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينة مؤمن آرام گيرد.
و درود خدا بر او ، فرمود : حكمت ،گمشدة مؤمن است ، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد.
حكمت 81 ميزان ارزش انسان ها (ارزش تخصّص و تجربه) (اخلاقى،معنوى)
وَ قَالَ [عليه السلام] قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ
قال الرضى و هى الكلمة التى لا تصاب لها قيمة و لا توزن بها حكمة و لا تقرن إليها كلمة .
و درود خدا بر او ، فرمود : ارزش هر كس به مقدار دانايى و تخصّص اوست .
(اين از كلماتى است كه قيمتى براى آن تصور نمى شود ، و هيچ حكمتى هم سنگ آن نبوده و هيچ سخنى والايى آن را ندارد).(18)
و درود خدا بر او ، فرمود : شما را به پنج چيز سفارش مى كنم كه اگر براى آن ها شتران را پر شتاب برانيد و رنج سفر را تحمل كنيد سزاوار است : كسى از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد، و جز از گناه خود نترسد، و اگر از يكى سؤال كردند و نمى داند ، شرم نكند و بگويد نمى دانم ، و كسى در آموختن آنچه نمى داند شرم نكند و بر شما باد به شكيبايى كه شكيبايى ، ايمان را چون سر است بر بدن و ايمان بدون شكيبايى چونان بدن بى سر ، ارزشى ندارد.
و درود خدا بر او ، : (به شخصى كه در ستايش امام افراط كرد ، و آنچه در دل داشت نگفت).
فرمود : من كمتر از آنم كه بر زبان آوردى ، و برتر از آنم كه در دل داري.
و درود خدا بر او : (امام باقر [عليه السلام] از حضرت امير المؤمنين [عليه السلام] نقل فرمود :)
دو چيز در زمين ماية امان از عذاب خدا بود : يكى از آن دو برداشته شد ، پس ديگرى را دريابيد و بدان چنگ زنيد ، اما امانى كه برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امان باقيمانده ، استغفار كردن است كه خداى بزرگ به رسول خدا فرمود :
" خدا آنان را عذاب نمى كند در حالى كه تو در ميان آنانى ، و عذابشان نمى كند تا آن هنگام كه استغفار مى كنند."
(اين يك نمونه از بهترين استفاده ها و لطيف ترين استنباط ها از آيات قرآن است.)
حكمت 89 راه اصلاح دنيا و آخرت (اخلاقى، تربيتى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود : كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند ، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد، و كسى كه امور آخرت را اصلاح كند ، خدا امور دنياى او را اصلاح خواهد كرد ، و كسى كه از درون جان واعظى دارد ، خدا را بر او حافظى است .
و درود خدا بر او ، فرمود : فردى از شما نگويد ك خدايا از فتنه به تو پناه مى برم ، زيرا كسى نيست كه در فتنه اى نباشد، لكن آن كه مى خواهد به خدا پناه بُرد ، از آزمايش هاى گمراه كننده پناه ببرد ؛ همانا خداى سبحان مى فرمايد:
" بدانيد كه اموال و فرزندان شما فتنه شمايند "
معنى اين آيه اين است كه خدا انسان ها را با اموال و فرزندانشان مى آزمايد ، تا آن كس كه از روزى خود نا خشنود ، و آن كه خرسند است ، شناخته شوند ، گرچه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاه تر است ، تا كردارى كه استحقاق پاداش يا كيفر دارد آشكار نمايد چه آن كه بعضى مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمى پسندند و بعضى ديگر فراوانى اموال را دوست دارند و از كاهش سرمايه نگرانند.
و درود خدا بر او : ( از امام پرسيدند "خير" چيست ؟ فرمود: )
خوبى آن نيست كه مال و فرزندت بسيار شود ، بلكه خير آن است كه دانش تو فراوان و بردبارى تو بزرگ و گران مقدار باشد و در پرستش پروردگار در ميان مردم سرفراز باشى ، پس اگر كار نيكى انجام دهى شكر خدا به جاى آورى ، و اگر بد كردى از خدا آمرزش خواهى . در دنيا جز براى دو كس خير نيست:
يكى گناهكارى كه با توبه جبران كند ، و ديگر نيكوكارى كه در كارهاى نيكو شتاب ورزد.
و درود خدا بر او ، فرمود : نزديك ترين مردم به پيامبران ، دانا ترين آنان است ، به آنچه كه آورده اند.
سپس اين آيه را تلاوت فرمود : " همانا نزديك ترين مردم به ابراهيم آنانند كه پيرو او گرديدند ، و مؤمنانى كه به اين پيامبر خاتم پيوستند (سپس فرمود)
دوست محمد (ص) كسى است كه خدا را اطاعت كند هر چند پيوند خويشاوندى او دور باشد ، و دشمن محمد (ص) كسى است كه خدا را نافرمانى كند ، هر چند خويشاوند نزديك او باشد.
و درود خدا بر او : (صداى مردى از حروراء (22) را شنيد كه نماز شب مى خواند و قرآن تلاوت مى كرد.)
فرمود : خوابيدن همراه با يقين ، برتر از نمازگزاردن با شك و ترديد است.
حكمت 98 ضرورت عمل كردن به روايات (علمى ،اجتماعى ،تربيتى)
" ترجمه نهج البلاغه " (علمى،تفسيري،اعتقادى)
و درود خدا بر او ، فرمود : ( شنيد كه شخصى گفت انا لله و انا اليه راجعون )
اين سخن ما كه مى گوييم ، ما همه از آنِ خداييم ، اقرارى است به بندگى و اينكه مى گوييم " بازگشت ما به سوى اوست " اعترافى است به نابودى خويش.
و درود خدا بر او ، فرمود : ( آنگاه كه گروهى او را ستايش كردند فرمود : )
بار خدايا تو مرا از خودم بهتر مى شناسى ، و من خود را بيشتر از آنان مى شناسم ، خدايا مرا از آنچه اينان مى پندارند ، نيكوتر قرار ده ، و آنچه را نمى دانند بيامرز.
پى نوشته ها:
1. اشاره به : اومانسيم Humanism (انسان شناسى در تمام ابعاد) كه از نظر بيولوژى ، و فيزيولوژى و روانى انسان را مورد ارزيابى قرار مى دهند.
2. به هنگام حركت امام [عليه السلام] جهت سركوب شورشيان بصره، سعد و قّاص و محمد بن مسلمه ، و اسامه بن زيد و عبدالله بن عمر آمادة حركت نشدند. امام پرسيد چرا آمادة جهاد نمى شويد ؟ گفتند : از اينكه مسلمانى را بكشيم ناراحتيم ، امام فرمود: بر بيعت من وفا داريد؟ گفتند: آري، امام فرمود به خانه هاى تان برويد. آن گاه حكمت 15 را زمزمه كرد.
3. نقد مكتب ولونتاريسم Voluntarism (مكتب اصالت اراده و اختيار) كه هرگونه جبرى را نفى مى كند، زيرا در اسلام انسان با كمك خدا عمل مى كند.
4. حارث ابن حوط هم مخالف جنگ جُمُل بود و به امام گفت من هم مانند سعد وقّاص و عبدالله عمر شركت نمى كنم.
5. اين كلمات را امام [عليه السلام] در روز شورا مطرح فرمود، كه مردم داشتند با عثمان بيعت مى كردند.
6. اشاره به علم: پسى كوفيسيكس Psychophysics (رابطة تن با روان) و پسيكوسوماتيكس Psychosomatics كه از دو واژة Psycho يعنى روان و روح و Soma به معنى گرفته شده است، يعنى اشتراك روح و بدن و اشاره به علم: بى هيوريسم Behaviorism (رفتار شناسي).
7. عُمق و عْمق ، در بيابان بى آب و علف ، پيشروى كردن و سرگردان شدن و به هلاكت رسيدن است. كسى كه با توهم پيش رود نيز دچار همين سر نوشت خواهد بود.
8. نقد تفكّر: ايده آليسم Idealism (خيال پرستى ، ذهن گرائي) در برابر رئاليسم Realism (واقع گرائي).
9. شهر انبار يكى از شهرهاى شام ، در شصت كيلومترى بغداد قرار داشت كه در سال دوازدهم هجرى به دست مسلمانان افتاد.
10. نافله : يعنى مستحب ، و فريضه يعنى واجب.
11. بقول سعدي: اول انديشه وانگهى گفتار.
12. خباّب پسر أرُت ، از مسلمانان صدر اسلام است كه در مكه آسيب فراوان ديد تا آنجا كه مشركين پْشت او را داغ كردند ، در جنگ صفين در ركاب امير المؤمنين[عليه السلام] بود و در سال 37 هجرى در كوفه در گذشت.
13. اشاره به علم: پداگوژى Pedagogy (علم تربيت).
14. سالى كه نكوست از بهارش پيداست.
15. به نقا قاموس الرجال ج 5 ص 149 ـ و در مروج الذّهب ضراربن حكزه و در شرح ابن ابى الحديد ضرار بن ضمره الضابى ، ثبت شد.
16. ص 27.
17. نقد مكتب وْلونتاريسم Voluntarism (مكتب اصالت اراده و اختيار) كه هرگونه جبرى را نفى مى كند، زيرا در اسلام انسان با كمك خدا عمل مى كند.
18. جاحظ: يكى از دانشمندان اهل سنت مى گويد: اگر نداشتيم جز همين رهنمود، امت اسلامى را شافى و كافى و بى نياز كننده بود. "البيان و التبيين ج 1 ص 83 "
19. انفال 33.
20. اشاره به علم: پسى كياترى Psychiaty (شناخت امراض رواني).
21. انفال 28.
22. آل عمران 68.
23. حروراء ، دهكده اى است نزديك كوفه كه گروه منحرف خوارج آنجا را براى پيكار با امام [عليه السلام] انتخاب كرده بودند و آن شخص و غروه ابن ادنه بود كه در جنگ نهروان كشته شد.
24. نُوف پسر فضاله ، اهل همدا از ياران امير المؤمنين [عليه السلام] بود و بكَاله قبيله اى از يمن بود.
25. آب را عطر قرار دادن ، تعبيرى است كه در سخنان حضرت عيسى [عليه السلام] نيز آمده است كه فرمود: عطر خوشبوى من آب ، و ناخورشم گرسنگى است. " النصوف الاسلامى نوشتة زكى مبارك "
26. شعار: جامه زيرين و دثار : جامة رو.
27. ضرورت تعديل خوش بينى (آپتى ميسم Optemism ) و بد بينى (پسى ميسم Pessimesm ).
28. بنى عبد شمس ، همان امويان هستند، كه عبد شمس پسر عموى هاشم بن عبدالمطلب بود.
29. اشاره به علم : اتنولوژى Ethnology (قوم شناسي، مردم شناسي) كه به شناخت قبائل گوناگون با روانشناسى حاكم بر آن مى پردازد.
30. اشاره به علم: كريولوژى Cryology (سرما شناسي) كه مولوى در مثنوى معنوى دفتر اول ص 42 نسخة رمضانى اين حديث را به شعر در آورده است.
گفت پيـغمبر زسـرماى بهــار تن پوشـانيـد يــاران ! زينهــار
زانكه با جان شما آن مى كند كـان بهاران با درختان مى كند
ليــك بگريـزيد از برد خزان كان كند كو كرد با باغ و رزان
31. …
32. …
33. ناصر خسرو علوى : در فعل ، منافقى و بى باك، در قول حكيمى و خردمند.
34. شخصى از امام [عليه السلام] پرسيد: چرا حق خود "امامت" را دير طلب كردي؟ اين پاسخ را داد.
35. نفى : اوانتوريسم Aventurim (ماجراجوئي) كسانى كه بدون رعايت مسائل اخلاقى و سياسى حاكم بر جامعه دست به اعمالى مى زنند كه نارواست.
36. سورة آل عمران : آية 134 .
37. سورة قصص : آية 5 .
38. رودكى : اندر بلاى سخت پديد آيد فضل و بزرگمردى و سالاري.
39. سورة نحل : آية 97 .
40. سعدى مى گويد: قناعت توانگر كند مرد را خبر كن حريص جهانگرد را.
41. نقد نسبى بودن اخلاق در زندگى (رلاتيويسم Relativism) "نسبيت" گر چه در اينجا امام [عليه السلام] به نسبى بودن برخى از ارزش هاى اخلاقى بين زن و مرد اشاره فرمود، و اين ارتباطى به نسبى بودن اخلاق ندارد.
42. ضرب المثل است چنان كه در فارسى مى گويند: "زن و فرزند دردسر است و بى دردسر هم نمى شود زندگى كرد" يعنى ازدواج مسؤليت آور است، اگر مى خواهى آزاد باشي، تشكيل خانواده بده.
43. امام باقر [عليه السلام] فرمود: مردى از امام سؤال كرد كه اى امير مؤمنان با چه چيز خدا را شناختي؟ آن حضرت جواب داد: .
44. نُخَيًله ، جايى در نزديكى كوفه در سر راه شام، كه لشگرگاه بود، سربازان و داوطلبان جنگ در آنجا گرد مى آمدند و سازماندهى مى شدند.
45. ابن ابى الحديد در شرح خود و جاحظ در البيان : ج 3 ، ص 121 ، حارث بن حوط ضبط كرده اند.
46. هدف ، سعد وقاص است كه به انروا گراييد.
47. اشاره به علم : سوماتولوژى Somataology (خاصيت شناسي).
48. ذكر حكيم را به قرآن ، علم الهي، لوح محفوظ، تفسير كرده اند.
49. در يكى از روزهاى جنگ صفين ، امام سوار بر اسب در ميان ميدان رُجُز مى خواند و شمشير را بر گردن آويخته بود، يكى از ياران گفت: يا امير المؤمنين ! خود را حفظ كن ، نكند شما را غافلگير كنند. در پاسخ او جملة بالا را فرمود:" توحيد صدوق: ص 264".
50. أنس بن مالك در روز غدير حضور داشت كه رسول خدا فرمود:" من كنت مولاه فهذا على مولاه ، اللهم والِ من من والاه و عاد من عاده" اما هواپرستى بر او غلبه كرد و گفت از يادم رفته است.
51. سورة اعراف : آية 138.
52. داعيه للمقت : برانگيزانندة خشم است، خشم خدا، يا خشم بندگان خدا.
53. ابن عباس به امام پيشنهاد داد تا معاويه را بر كار خود باقى نگهدارد و پس از آرام شدن اوضاع مملكت ، او را عزل كند، امام در پاسخ او اين سخن را فرمود.(تاريخ طبرى : ج6 ، ص 3089).
54. شاميان ، قبيله اى از مردم هُمًدان بودند.
55. علومى كه انسان در طبيعت و فطرت خود آن را مى يابد و زمينه هاى يافتن آن را دارد (مطبوع) است، و علومى كه با درس و بحث آن را به دست مى آورد(مسموع) مى باشد، اشاره به علم اين تيوشن Intuition (علم حضوري، درك مستقيم) . برگسوئيسمBergsonism (درون بينى يا درك مستقيم) و اشاره به اكتسابى بودن برخى از علوم (أكى ردAcguired) علم اكتسابى و (نيچرال يايس Natural Science).
56. سورة حج : آية 11.
57. نوشتند، وقتى خدا به امام حسن مجتبى فرزندى عطا كرد، برخى با رسوم جاهلى او را تبريك گفتند كه امام اين رهنمود را مطرح فرمود.
یادمه یه روز نوشتم :
که دلم واست میمیره
غم یه لحظه نبودت
همه ی دلواپسیمه
یادمه واست نوشتم :
که تو هم یادت بمونه
روزی که بشکنه قلبم
روز مرگ عشقمونه
??????????????????
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ال اپای لیلان
و آدرس
alapay919.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.